ظریف: در معادلات بین المللی یا دور میز و پشت میز مینشینید یا روی میز!
تاریخ انتشار: ۲۰ مهر ۱۴۰۲ | کد خبر: ۳۸۸۷۲۳۶۷
فرارو-صبح امروز، پنج شنبه، بیستم مهرماه، مراسم رونمایی از کتاب «سازمانهای بین المللی: اصول و چالش ها» برگزار شد. در این مراسم، محمد جواد ظریف، وزیر امورخارجه در دولت دوازدهم به عنوان نویسنده یکی از بخشهای کتاب، حضور داشت و سخنرانی کرد.
به گزارش فرارو، محمد جواد ظریف در جریان این سخنرانی به موضوعات متعددی پرداخت که عمدتا بر مبنای فصولی از کتاب رونمایی شده بود، گرچه ظریف در این سخنرانی به تجارب و نظرات خود در حوزه سیاستهای ایران در بخش روابط خارجی نیز پرداخت.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
محمد جواد ظریف، ضمن تاکید بر اهمیت روابط چندجانبه دیپلماتیک گفت «واقعیت جهان امروز این است که ما باید روابط چندجانبه را درست شکل دهیم و ناگزیریم روابط چندجانبه را شکل دهیم، چرا که بدون روابط چندجانبه نمیتوانیم به تنهایی مشکلاتمان را حل کنیم. نه میتوانیم از فرصتها استفاده کنیم و نه میتوانیم بر چالشها پیروز شویم. بنابراین، این گام اول ما برای موفقیت و جهانی شدن است. این موضوع به ویژه از زمانی اهمیت بیشتری پیدا کرد که دولت ها، انحصار در صحنه بین المللی را از دست دادند. به نظر من جهان امروز وارد تحولی بی سابقه شده، که قابل مقایسه با جهانی نیست که از توازن قوا به سمت دو قطبی رفت یا از جنگ سرد به سمت جهان در حال گذار رفت.»
وی افزود: «آن چه که بسیار بسیار مهم است، این است که دیگر دولت، تنها کنشگر در هیچ حوزه روابط بین الملل نیست. کنشگرانی وارد این بخش شده اند که حتی با دولتها در حوزه «امنیت» رقابت دارند. پیش از این ما بحث میکردیم از کنشگران امنیتی غیر حاکمیتی که هم میتوانند مخل امنیت باشند و هم میتوانند گروههای مثل طالبان و داعش باشند که در حوزههایی (که البته ما قبول نداریم) امنیت ایجاد کنند. امروز وضعیت از این هم فراتر رفته و یک شرکت غیر دولتی خارج از حاکمیت دولتها میتواند سلاحهای هوشمندی تولید کند که مانند سلاحهای کشتار جمعی عمل کنند. مثلا پهپادهای بسیار کوچک. این موضوع از اختیار دولتها خارج است. این که رئیس جمهور ایالات متحده چند هفته پیش با روسای شرکتهای هوش مصنوعی جلسه محرمانه میگذارد، نشان از اهمیت همین بحث دارد»
وزیر امور خارجه پیشین کشور گفت: «دیپلماسی چند جانبه ابزار مشروعیت جمعی است. شما نمیتوانید قدرت را تغییر دهید. درست است که ما از «حاکمیت برابر» صحبت میکنیم، اما به هر حال سازمانهای بین المللی ابزاری هستند برای مشروعیت جمعی، گرچه نمیتوانند قدرت را تغییر دهند و ما حرف از تساوی حاکمیت میزنیم، اما «تساوی حاکمیت هم معنای تساوی قدرت نیست». کوبا و آمریکا هر دو، یک رای در سازمان ملل دارند، اما هم قدرت نیستند. اتفاقی که در سازمانهای بین الملل رخ میدهد و ما آمادگی درک آن را نداریم این است که به کنش فردی مشروعیت جمعی میدهد، ولی در برابر آن، کنش فردی را محدود میکند. تفاوت حمله آمریکا به عراق برای آزادسازی یا خارج کردن عراق از کویت را با حمله دوم مقایسه کنید. حمله اول تحت قطعنامه شورای امنیت بود. درواقع نوعی دفاع مشروع جمعی انجام شده بود. چیزی که ما به آن توجه نداریم این است که سازمان ملل، محدودیت را با مشروعیت معامله میکند. به خصوص در جهانی که تصویرها و برساختهها بسیار مهم هستند.»
وی افزود: «امنیتی سازی، نوعی برسازی است و رژیم صهیونیستی، تخصص ویژهای در امنیتی سازی دارد. رژیم صهیونیستی از ابتدای تشکیل، با امنیتی سازی حیات پیدا کرده. ابتدا با هولوکاست از اروپاییها باج گرفته است. هیچ بازی امنیتی سازی بدون پیش فرض و سابقه شکل نمیگیرد. بسیار کم اتفاق میافتد که کل بازی امنیتی جعلی باشد. من میپذیرم که هلوکاست رخ داده و جنایت هم رخ داده، اما این اتفاق نمیتواند اقدامات غیرقانونی جدیدی را علیه یک ملت توجیه کند. این اصلا توجیه ندارد که آلمانها علیه یهودیان جنایت کرده باشند و فلسطینیان تقاص بدهند. این مصداق ضرب المثل «گنه کرد در بلخ آهنگری، به شوشتر زدند گردن مسگری» است. این برسازی با هلوکاست آغاز میشود و با تروریسم ادامه پیدا میکند. درواقع اسرائیل تروریسم را نه علیه خود، بلکه علیه کل جامعه جهانی شکل میدهد تا بتواند در برابر اقدام یک فلسطینی، یک دهکده فلسطینی را نابود کند. چگونه؟ با تصویرسازی. متاسفانه تصویرسازی بعدی با ایران است و از سال ۱۹۹۱ که بعد از جنگ عراق و کویت، ایران فرصتی برای نفس کشیدن پیدا کرد، اسرائیل تصویری از ایران ترسیم کرد که به مثابه یک تهدید بود. این تهدید برسازی شده از ایران تا کنون ادامه دارد. نتانیاهو در سال ۱۹۹۲ گفت ایران فقط ۶ ماه تا سلاح هستهای فاصله دارد. این ابزاری است که مشروعیت در برابر محدودیت ایجاد میکند.»
جواد ظریف تاکید کرد: «ما باید، حواسمان به این نوع کنشهای سازمانهای بین المللی باشد و بدانیم این ماجرا چگونه شکل میگیرد، به ویژه با توجه به این که ایران یکی از قربانیان بازی امنیتی سازی اسرائیل است. روزی که عملیات غزه شروع شد، سفیر اسرائیل در آمریکا کلیپی را منتشر کرد که به سالها قبل باز میگشت و یکی از مقامات حماس میگفت: «ایران به ما کمک مالی و سلاحی میکند.». اسرائیلیها همین را پررنگ کردند تا باز هم علیه ایران امنیتی سازی کنند. در نتیجه من بسیار خوشحالم که روز سه شنبه رهبری در سخنرانی خود این موضوع را منتفی کرد و این به نظرم یک ضرورت غیرقابل اجتناب برای امنیت ملی ایران بود. دیپلماسی چند جانبه باحضور یا بدون حضور ما ادامه پیدا میکند. دیپلماسی چند جانبه، با دستگاههای سیاسیت خارجی که فهم دو جانبه از سیاست خارجی دارند و نمیخواهند خود را تغییر دهند، تفاوت مبنایی کرده است و ما باید این واقعیت را بدانیم. توقعی که ما از سازمانهای بین المللی داریم این است که در دنیا عدالت باشد. این در حالی است که اصلا این کار سامانهای بین المللی نیست. از یک طرف میگوییم سازمانهای بین المللی کجا هستند و از یک طرف تصور میکنیم اگر در سازمانهای بین المللی شرکت نکنیم، فعالیت این سازمانها کشک است. واقعیت این است که اصلا اینطور نیست.»
وی افزود: «اگر در شکل گیری مقررات بین المللی در مجامع بین المللی شرکت نکنیم، اینگونه نیست که مقررات شکل نگیرند، اینگونه است که مقررات بدون حضور ما و به ضرر ما شکل میگیرد. ما تصور میکنیم اگر شرکت نکنیم، مقررات مشروعیت پیدا نمیکند. مقررات مشروعیت جمعی پیدا کرده و اعمال هم میشود. ما FATF و CFT را نمیپذیریم؟ اشکالی ندارد آنها هم قطعنامه شورای امنیت را اجرا میکنند یعنی هر ساله جمهوری اسلامی ایران باید به شورای امنیت گزارش دهد که چگونه با پولشویی مبارزه میکند، اما در شکل گیری مقررات FATF حضور نداریم. این تصویری که ما از حقوق بین الملل داریم، بر اساس تصوراتی است که ممکن بود در قرن ۱۹ درست باشد. این تصورات غلط است. نه میتوانیم با عدم حضور مانع شکل گیری مقررات بین الملل شویم و نه الزاما با حضورمان مجبوریم همه چیز را رها کنیم. این یک موازنه است بین مشروعیت و محدودیت. کنش دیپلماسی چندجانبه همین ایجاد تعادل بین مشروعیت و محدودیت است. این حقیقت دنیای جهانی شده قرن بیستم و بیست و یکم است. مشروعیت با یک جانبه گرایی ایجاد نمیشود. کدام اقدام آمریکا مشروعیت ایجاد کرده؟ آمریکا قدرت دارد، اما بسیاری از اقداماتش مشروعت ندارد.»
این دیپلمات پیشین کشور گفت: «چرا ما از ۸۵ میلیارد دلار درخواست سرمایه گذاری در ایران، فقط ۱۳ میلیارد دلار را تایید کردیم و از این ۱۳ میلیارد دلار، فقط ۳ میلیارد را قرارداد بستیم؟ چون در قراردادها نوشته بود اگر روزی مکانیسم ماشه فعال شود، ما باید بدهیها را بدهیم. خوب اگر این اتفاق رخ دهد و کل جهان با ما در بیفتد چه لزومی دارد بچه خوبی باشیم؟! ما که قرار بود در صورت فعال شدن مکانیسم ماشه به طور کلی از NPT خارج شویم. این نگاه متمرکز بر متن، این نگاه متنی به روابط بین الملل و ندیدن فرامتن اشتباه است. من خودم روی جزء به جزء کلمات دعوا میکردم، اما نوع نگاهمان نباید متنی باشد. اگر «کنوانسیون جامع خزر» را امضا نکرده بودیم، همان بلایی که در بستر به سر ما آوردند در ساحل به سر ما میآوردند. ما ۱۵ سال داد زدیم که ۵۰ درصد کاسپین مال ما است و در نهایت ۴۹ درصد کاسپین را بین روسیه و قزاقستان تقسیم کردند.۴ کشور هم موافقت کردند. ما کجا میخواهیم حق خود را بگیریم؟ در کدام دادگاه قرار است حقمان را بگیریم؟ ۵۱ درصد را برای بقیه گذاشتند که سهم هر کشور میشود ۱۷ درصد.»
وی افزود: «تصویرسازی در زمان توافق ژنو به شکلی بود که بسیاری از افراد این توافق ۳ صفحهای را که به زبان انگلیسی بود نخواندند. قبل از این که ما این توافق سه صفحهای را ترجمه کنیم، آمریکاییها یک متن یک صفحهای را منتشر کردند و تمام مطبوعات هم روی همان یک صفحه اظهار نظر کردند و تحلیل دادند. آیا برای آمریکاییهای انگلیسی زبان سخت بود سه صفحه را بخوانند؟ ماجرا تصویرسازی و روایت سازی بود. روزنامه واشنگتن پست که نزدیکترین رسانه به وزارت امور خارجه آمریکا است، یک هفته بعد نوشت که این متن منتشر شده توسط ایران بخشهای کمی از واقعیت را در خود جای داده یعنی بخشهایی که منتشر نشده بسیار بیشتر از بخشهای منتشر شده است، اما هنوز هم خبرگزاری فارس و دوستان ما، از همان متن کوتاه شده آمریکا استفاده میکنند و روی تابلوی اعلانات دانشکده حقوق هم مینویسند که برای یادگیری وادادگی و فروش منافع ملی وارد اتاق ۲۱۵ و کلاس ظریف بروید.»
ظریف گفت: «در معادلات بین المللی چند جانبه یا دور میز و پشت میز مینشینید یا روی میز. حالت سومی وجود ندارد. یا شما میایستید و از منافع ملی خود دفاع میکنید، یا منافع شما را روی میز میگذارند و شرکت کنندگان، منافع شما را بین خود تقسیم میکنند. اگر میخواهیم تاثیرگذار باشم و از منافع ملی و آرمانهای خود حمایت کنیم، باید حاضر باشیم. منافع ملی مجموعهای از منافع انگیزشی، مادی و معنایی است. برای پیگیری آرمانها باید پشت میز باشیم نه روی میز و این خود شجاعت بالایی میخواهد که پشت میز باشیم. روی میز بودن و گوشت قربانی شدن شجاعت نمیخواهد. دفاع از منافع کشور شجاعت میخواهد. ما بلد نیستیم. ما از موضوعاتی حرف میزنیم که محور جلسه نیست.»
وی افزود: «آمریکا ۱۵ سال تصور میکرد میتواند جهان تک قطبی را با نیروی نظامی خود شکل دهد، ۱۵ سال آمریکا هر سال لااقل یک حمله نظامی داشت از عراق تا سودان، ومالی، افغانستان و... چه شد؟ آیا آمریکا نظم نوین جهانی را حاکم کرد؟ آن قدر ناموفق بود که شعارهای انتخاباتی عمده در سال انتخابات ۲۰۰۸، «تغییر» بود اوباما بزرگترین نماد تغییر بود و حتی کتاب انتخاباتی او «شجاعت تغییر» نام داشت. آمریکا به این نتیجه رسیده بود که چهره آمریکا در دنیا نیاز به تغییر دارد چرا که آمریکا ۱۵ سال بر طبل جنگ کوبیده بود. به همین دلیل هم بیشترین کمکهای انتخاباتی به جیب کمپین اوباما رفت و هیلاری کلینتون عملا حذف شد؛ بنابراین اشتباهات ادراکی، خسارات زیادی به کشورها وارد میکند.»
منبع: فرارو
کلیدواژه: منافع ملی ایران محمدجواد ظریف حماس قیمت طلا و ارز قیمت موبایل
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت fararu.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «فرارو» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۸۸۷۲۳۶۷ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
ظریف: یکی از دلایل موافقت آمریکا با برجام، کاستن از حضور خود در منطقه بود / اعراب منطقه و اسرائیل به همین دلیل با برجام مخالف بودند؛ نمیخواستند شاهد کاهش حضور آمریکا در منطقه باشند / خیال میکنیم اگر در روندی شرکت نکنیم شکل نمیگیرد / در کاسپین این اشتبا
به گزارش صدای ایران از انتخاب،محمدجواد ظریف میگوید در جهان امروز دیگر قطب نخواهیم داشت، اما یکی از دلایل موافقت آمریکا با برجام، کاستن از حضور خود در منطقه بود. اعراب منطقه و اسراییل به همین دلیل با برجام مخالف بودند که نمیخواستند شاهد کاهش حضور آمریکا در منطقه باشند.
محمدجواد ظریف، وزیر خارجه پیشین ایران در سلسله نشستهای چهلمین سال تاسیس انتشارات اطلاعات و در نشست اول آن با عنوان «ژئوپلیتیک خلیجفارس» به سخنرانی پرداخت که مهمترین اظهارات او به نقل از جماران به شرح زیر است:
دنیا گرفتار چالش شناختی است.
خطاهایی که بعضا صورت میگیرد به دلیل شناخت و ادراک نادرست است.
دوستان ما در جنوب خلیج فارس ادراک خود را اصلاح میکنند و ما در اصلاح این ادراک تا حدودی عقب هستیم.
هنوز این تفکر غلط خرید امنیت در این کشورهای عربی وجود دارد البته انها به این نتیجه رسیدهاند که نمیتوانند با وابستگی به یک قطب برای خود امنیت تامین کنند.
کویت قبل از اینکه به کشتیهای خود پرچم امریکا بزنند پرچم شوروی را نصب کرده بودند
این کشورها این مشکل ادراکی را کماکان دارند که باید امنیت را خرید و نخستین آنها صدام بود. آنها تلاش کردند امنیت را با کمک صدام بخرند.
یکی از رهبران کشورهای حاشیه خلیج فارس شخصا به آقای روحانی گفتند که ما ۷۵ میلیارد دلار به صدام پرداخت کردیم.
زمانی که ایران قطعنامه ۵۹۸ را پذیرفت و طارق عزیز گفت تا مذاکره صورت نگیرد، آتش بس صورت نمیگیرد، دبیرکل وقت سازمان ملل به وزیرخارجه وقت دولت ریگان زنگ زد و او به دبیرکل جواب داد که ما در مهرماه که به نیویورک بیاییم با شما در این باره گفتگو خواهیم کرد. میدانید که تاریخ را نمیتوان فراموش کرد.
وقتی این شرایط پیش امد دبیرکل به پادشاه وقت سعودی زنگ زد و ملک فهد در تماس با صدام، او را به پذیرش آتش بس متقاعد کرد. پادشاه وقت به صدام میگوید: «غرور ایرانی را زیر پا نگذار.» عربستان در ان زمان این فهم را داشت که نمیتواند کاملا به صدام اعتماد و تکیه کند، اما در عمل متفاوت هم عمل میکرد.
وقتی سیاست خرید امنیت از عراق شکست خورد، این کشورهای عربی حوزه خلیج فارس برای خرید امنیت به سراغ شوروی و امریکا رفتند.
همین کشورها امروز برای خرید امنیت به سراغ اسراییل رفتند و متوجه نیستند که اسراییل در تاریخ خود از هیچکس حمایت نکرده و حتی به امریکاییها در مذاکرات آزادی گروگانها لگد زده اند. اسراییل در تاریخ تقلبی خود به هیچکس رحم نکرد. این اشتباه شناختی کنار نرفته است.
زمانی که آرامکو را تیر غیب زد، سعودیها انتظار حمایت از آمریکا داشتند و حالا هم به دنبال خرید امنیت از اسراییل هستند
اشتباه ادراکی دوم ما و اعراب این است که فکر میکنیم امریکا به دنبال گسترش حضور خود در منطقه است، اما امریکا به انتقال حضور و نفوذ به خارج از این منطقه است.
امریکا دیگر قدر قدرت نیست. ما قدرت بزرگ داریم، اما هژمون نداریم. در جهان امروز دیگر قطب نخواهیم داشت، اما یکی از دلایل موافقت آمریکا با برجام، کاستن از حضور خود در منطقه بود. اعراب منطقه و اسراییل به همین دلیل با برجام مخالف بودند که نمیخواستند شاهد کاهش حضور آمریکا در منطقه باشند.
امریکا در حال برون سپاری تامین امنیت به اسراییل است و کشورهای عربی منطقه که به دنبال عادی سازی رابطه با اسراییل هستند باید بدانند که دیر یا زود قربانی تامین منافع اسراییل خواهند شد
اشتباه ادراکی سوم که به ما هم بازمی گردد این است که اگر با چیزی مخالفت کردیم و، چون خود را مرکز مشروعیت عالم میدانیم اگر به چیزی مشروعیت ندهیم جنبه اجرایی و عملیاتی پیدا نمیکند. در کاسپین این اشتباه را مرتکب شدیم و در مذاکرات شرکت نکردیم و بستر دریا را در غیاب ما تقسیم کردند.
عدم حضور به معنای عدم شکل گیری از ترتیبات امنیتی خلیج فارس نیست بلکه به معنای عدم تامین منافع شما است. مگر جلوی طالبان را توانستیم بگیریم؟ خیر؛ از روند مذاکره حذف شدیم. همین قاعده درباره مسیرهای مواصلاتی هم هست که از این مسیرها دور ماندیم و بعضا حذف هم شدیم.
در دنیای کنونی هم امریکا نمیتواند با وتو در شورای امنیت، مانع از قدرت مقاومت مردم غزه شود. جنگ اسراییل با مردم غزه هفت ماه است که ادامه پیدا کرده، اما جنگ اسراییل با کشورهای عربی شش روزه تغییر کرده است. آمریکا نمیتواند تصمیم گیریها را وتو کند و این را دنیا و مردم و افکار عمومی این را ثابت کرده اند.
دو مبنای بازدارندگی، نصر خدا و قدرت مردم هستند.
مهمترین کاری که میتوانستیم پس از جنگ غزه بکنیم این بود که پیشنهاد توافق منع تجاوز به کشورهای منطقه داده و کنش ایران هراسی را نابود کنیم
تصویر ترسناک ساختن از ایران، هدف اسراییل است و ما هم نباید در این تله بیفتیم.
این اشتباه ادراکی ما که خیال میکنیم اگر در روندی شرکت نکنیم شکل نمیگیرد اشتباه است. تصور نکنیم اگر fatf را نپذیرفتیم تنبیه نمیشویم و با تبعات ان روبه رو نمیشویم
دنیای امروز هرروز در حال تغییر است و ما هم هرروز باید فکر خود را نو کرده و تفکر جهان دو قطبی را کنار بگذاریم و واقعیتها را ببینیم
بسیاری از انگارههای ما درباره نظم جهانی و حتی مردم خودمان غلط است
همسایهها برای ما فرصت هستند.
مردم برای ما فرصت هستند نه تهدید. به فرصت، امکان بالندگی بدهیم